رازیانه به روز توسط بسیاری از فرهنگ های مختلف در طول تاریخ مورد استفاده دارویی قرار گرفته است.
مصریان باستان از آن به عنوان منبع غذایی و دارویی استفاده می کردند و در چین باستان به عنوان پادزهر در برابر مارگزیدگی استفاده می شد. رازیانه در یونان باستان به عنوان غذا، دافع حشرات و دارو بسیار استفاده می شد.
بسیاری بر این باور بودند که دانه های رازیانه به سربازان در جنگ شجاعت می بخشد، بنابراین آنها اغلب قبل از رفتن به نبرد یک چای دانه رازیانه می نوشند.
رازیانه برای شارلمانی (747-814 بعد از میلاد) به قدری مهم بود که او از تمام مزارع امپراتوری برای کشت آن خواسته بود.
همچنین در دهه 700 توسط راهبان بندیکتین مورد توجه قرار گرفت. پادشاه ادوارد اول (1239-1307م) به دانه های رازیانه علاقه داشت.
اسنادی از دفاتر حساب او در سال 1281 وجود دارد که نشان می دهد او در هر ماه 8.5 پوند دانه رازیانه می خرید.
فرض بر این است که از آنها برای چاشنی غذا و همچنین به عنوان یک سرکوب کننده اشتها استفاده می شده است.
استفاده از دانه های رازیانه به عنوان یک سرکوب کننده اشتها توسط پیوریتن ها به ایالات متحده آورده شد.
آنها دانه ها را در طول مراسم طولانی کلیسا می جویدند تا گرسنگی را از بین ببرند. این باعث شد که بذرها “دانه های ملاقات” نامیده شوند.
در دوران قرون وسطی، رازیانه بر روی درها آویزان می شد تا از ارواح بدخواه یا سرگردان جلوگیری شود. مردم همچنین دانههایی را در قفل درهای خود فرو میکردند تا از دیدار ارواح جلوگیری کنند.
در دهه 1600، گیاه شناس معروف نیکلاس کولپپر درباره رازیانه نوشت.
او معتقد بود که رازیانه می تواند به عنوان پادزهر برای نیش مار و قارچ های سمی استفاده شود.
در اواخر دهه 1800، ژان باپتیست آلفونس کار، رماننویس و گلفروش مشتاق ادعا کرد که رازیانه یک گیاه شفابخش بیفایده است که هرگز چیزی را درمان نکرده است. واضح است که او طرفدار رازیانه نبود.